سوال : چرا در اسلام اینقدر به موسیقی با دید بد نگاه شده؟ چرا در روایات و احادیث اینقدر از موسیقی و ابزار آلات موسیقی نهی شده؟
پاسخ : در رابطه با سوال شما ابتدا باید تعریف موسیقی و غنا و اقسام آن و سپس با بیان مقدمه ای فلسفه حرمت برخی انواع موسیقی و ابزار الات موسیقی را خدمتتان عرض کنیم .
تعریف موسیقی :
موسیقی کلمه ای است یونانی که با کمی تغییرات وارد لغت عرب شده است و به فن و ترکیبات صداها به نحوی که به گوش خوشایند باشد. برخی گفته اند: «ان الموسیقی تعنی الغناء» یعنی موسیقی همان غنا است که موسیقی مربوط به آهنگ است و غنا مربوط به خواندن است (هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنائی، ایرانی قمی، اکبر، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1370)
تعریف غنا :
غنا به معنای عام: به صوتی گفته می شود که قوای شهوانی را در انسان تحریک می نماید و زمینه طغیان نفس و وسوسه شیطان را فراهم می آورد به گونه ای که گاهی انسان درآن حال احساس می کند که اگر در کنار آن صدا، شراب و فساد جنسی و... نیز باشد کاملاً مناسب است. این قسم غنا حرام است و مذمت شده است
غنا به معنای خاص: صدای زیبا و خوشی است که مفسده انگیز نباشد و متناسب با مجالس فسق و فجور نگردد این قسم حلال است خواندن قرآن، مراثی، مداحی، اذان و... از این قسم است. این نوع برخلاف نوع اول موجب آرامش روح، تعادل اعصاب، نشاط، تقویت اراده و... می گردد
اقسام موسیقی :
الف) آهنگ ها و آوازهایى که به شیوه مجالسِ عیش و عشرت و محافلِ رقص و پایکوبى اجرا مى شود و انسان را از حالتِ اعتدالِ فکرى و ذهنى دور مى سازد و به بى بند و بارى، لاقید بودن و بى تعهّد زیستن دعوت و تشویق مى کند که اصطلاحاً به آن «ساز و آوازهاى مبتذل» و مناسب مجالس «لهو و لعب» مى گویند.
ب) آنهایى که هم از نظر محتوا (مضمون اشعار) داراى معنایى با شکوه و زیباست و هم از نظر اجرا، خوب و زیبا اجرا مى شود و در عین حال تناسب و شباهتى با ساز و آوازهاى مجالس لهو، عیش و عشرت و فساد ندارد. گوش دادن به نوع اوّل حرام است; امّا نوع دوم اشکال ندارد.
ج) ساز و آوازهایى که نسبت به آن شک داریم و نمى دانیم آیا از نوع اوّل است تا از آن پرهیز کنیم و یا از نوع دوم است تا پرهیز لازم نباشد. گوش دادن به موارد مشکوک (نوع سوم) اشکال ندارد; امّا بهتر است که به این نوع آهنگ ها هم گوش نکنیم. دلیل حرمت موسیقى (قسم اول). آیات و روایاتى است که درباره پرهیز از «باطل»، «لهو»، «لغو» و... وارد شده است
فلسفه حرمت موسیقی
مقدمه :
1) فلسفه همه احکام و جزییات آنها به طور تفصیلی روشن نیست و آگاهی ازآن دانشی فراتر از تنگناهای معارف عادی بشری می طلبد .لیکن به طوراجمال ، روشن است که همه احکام الهی تابع مصالح و مفاسد واقعی درمتعلق آنهاست . بنابراین در صورتی که فلسفه حکمی را بالخصوص ندانیم ، بنا بر قاعده کلی فوق باید از آن پیروی کنیم ؛ زیرا در آن یقین به وجود مصلحتی هست ، هر چند بر ما ناشناخته باشد
2) در یافتن فلسفه احکام ، نباید همیشه به دنبال علوم تجربی رفت و دلیلی مادی وفیزیولوژیک برایش جست و جو نمود .این فرایند که همواره در پی یافتن مصلحت یا مفسده ای طبی یا ... باشیم ، برخاسته از نگرشی مادی گرایانه است ؛ در حالی که بسیاری از احکام ، مصالحی معنوی دارند که در حوزه هیچ یک از علوم بشری قابل تحقیق نیست و آنها با متد تجربی خود، قادربه دادن حکمی - نفیاً یا اثباتاً - پیرامون آن نیستند و اگر نظری هم بدهند،بسیار سطحی است ؛ زیرا چه بسا مساله حکمتی برتر و بالاتر داشته باشد؛مثلاً در مورد روزه علوم به خواص بهداشتی آن پرداخته است ، ولی قرآن مجید فلسفه ای بالاتر را بیان فرموده و آن " تقوا یابی " است
با توجه به مقدمات فوق برخی از علل حرمت موسیقی از نوع اول راخدمتتان عرض می کنیم
اثار زیان بار موسیقی از بعد اخلاقی :
1) موجب فساد اخلاق میگردد و ایمان حیا و عفت را از دل انسان یبرون میبرد و تجربه نشان داده است که بسیاری از افراد تحت تاثیر آهنگهای غنا راه تقوا و پرهیزکاری را رها کرده و به شهوات و فساد روی میآورند مجلس غنا، معمولا مرکز انواع مفاسد است و آنچه به این مفاسد دامن مى زند، همان غناست و چیزى که پدید آورنده این عوامل سوء باشد، نمى تواند در یک شریعت آسمانى حلال شود در روایات اسلامی نیز مکرر آمده که غنا روح نفاق را در قلب پرورش میدهد اشاره به همین حقیقت دارد. امام صادق (علیه السلام ) فرمودند: «الغنا یورث النفاق و یعقب الفقر؛ غنا در دل روح نفاق را پرورش میدهد و بدنبال خود بدبختی و فقر میآورد».
2) غافل شدن از یاد خدا و فراموش کرد امام صادق(ع) در تفسیر آیه شریفه «واجتنبوا قول الزور؛ از گفتار باطل و ناروا بپرهیزید». فرمودند: مراد از قول زوردر آیه شریفه غناست. گفتار باطل و ناروا هر چیزی است که انسان را از خدا دور میکند و از راه درست منحرف میکند. امام صادق (ع) فرمودند: «الغنا مجلس لاینظرالله الی اهله و هو مما قال الله عزوجل: «ومن الناس من یشتری لهوالحدیث لیضل عن سبیلالله»؛ مجلس غنا و خوانندگی مجلسی است که خدا به اهل آن نمینگرد آنها را مشمول لطفش قرار نمیدهد. و این مصداق همان چیزی است که خداوند عز وجل فرموده: بعضی از مردم هستند که سخنان بیهوده را خریداری میکنند تا مردم را از راه خدا گمراه سازند». در این روایت امام (ع) غنا و موسیقی را یکی از مصداقهای گفتار بیهودهای دانسته که انسانهارا از راه خدا گمراه میکند.
آثار زیان بار موسیقی از بعد جسمی در کلام اندیشمندان اسلامی و غربی :
1) آثار زیانبار بر اعصاب و روان: غنا و موسیقی در حقیقت یکی از عوامل مهمّ تخدیر اعصاب و روان است و آثار زیانبار غنا و موسیقی بر اعصاب تا سرحدّ تولید جنون و بر قلب و فشار خون و تحریکات نامطلوب، پیش میرود(تفسیر المیزان، علامة طباطبایی، (مؤسسة اعلمی بیروت)، ج 16، ص 209، 212. )
2) دکتر «ولف ادلر» پروفسور دانشگاه کلمبیا مى گوید: بهترین و دلکش ترین نواهاى موسیقى، شوم ترین آثار را روى سلسله اعصاب انسان مى گذارد (بهشت جوانان، اسدالله محمدی نیا، نشر نصایح، چاپ 1378، ص 356)
3) کانت: موسیقی اگر از همه هنرها مطبوعتر باشد، ولی چون به بشر چیزی نمی آموزد از تمام هنرها پست تر است(همان )
4) علامه محمدتقی جعفری (ره) در تحقیقی که به عمل آورده اند فرموده اند که موسیقی ضررهای زیادی دارد از جمله ایجاد عدم تعادل بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک، مرض مانی (نوعی جنون است) کوتاهی عمر، ضعف اعصاب، بیماری فشار خون، عامل فحشاء، هیجان، سلب اراده، سلب غیرت، عامل جنایت، تهییج عشق. شکست عمر و جوانمرگی، افسردگی و خمودگی(بهشت جوانان، اسدالله محمدی نیا، نشر نصایح، چاپ 1378، ص 356(
5) دکتر اوریزن اسوت مارون: هیجان بزرگترین عامل سکته های قلبی است هنرمندان اغلب به علت سکتة قلبی درگذشته اند پس هیجان که محصول موسیقی است چقدر خطرناک است(بهشت جوانان، اسدالله محمدی نیا، نشر نصایح، چاپ 1378، ص 356(
به طور کلى، موسیقى یکى از عوامل مهم تخدیر اعصاب است که این تخدیر از مجراى گوش صورت مى پذیرد و وقتى تحت نفوذ زیر و بم آهنگ موسیقى قرار گرفت، نوعى رخوت و سستى بر اعصاب چیره شده و از مفاهیم انسانى، جز شهوترانى، عشقبازى و جمال پرستى چیزى در برابر دیدگان بى فروغ عقل وى مجسم نمى شود و آن چنان روى ادراک و نیروى خرد سرپوش گذارده مى شود که مفاهیم مقدسى به نام: رحم، مروت، عفت، حیا، امانت، مساوات، برادرى و مبارزه، و استقامت در راه هدف به فراموشى سپرده مى شود
فلسفه حرمت ابزار آلات موسیقی:
اصل چنین حکمی ثابت نیست تا فلسفه آن بیان گردد. آنچه که حکم شرعی است این است که آلات موسیقی لهو و لعب که مختص مجلس گناه باشد یعنی نه مطلق آلات موسیقی بلکه آلات و ادواتی که مختص موسیقی مطرب و لهوی است حرام است و خرید و فروش آن یا نگهداری آن حرام است و فلسفه آن این است که از آنها جز در کار حرام بهره برداری نمی شود (با فرض این که از آلات مختصه موسیقی لهوی هستند).
موسیقی سبب راحتی آرامش و روان؟؟
این که مى گویند موسیقى سبب راحتى اعصاب و آرامش مى شود باید دانست که چیزى که حرام مى گردد به این معنا نیست که هیچ خاصیتى ندارد، بلکه ممکن است چیزهاى حرام، فایده هایى هم داشته باشند، ولى چون ضررهاى آن بیشتر بوده، خداوند متعال آن ها را حرام کرده است، مانند آن که خداوند متعال درباره شراب و قمار مى فرماید: «یَسْـَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَآ إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَـفِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَکْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا;(سوره بقره،آیه 219) درباره شراب و قمار از تو سؤال مى کنند، بگو: در آن ها گناه و زیان بزرگى است; و منافعى از نظر مادّى براى مردم در بر دارد، ولى گناه آن ها از نفع شان بیش تر است.»
موسیقى و هر چیز حرام دیگرى هم از همین قبیل است که اگر هم خاصیتى دارد، در برابر ضررهاى فراوانى که براى انسان و جامعه انسانى دارد، به اندازه اى ناچیز است که خداوند متعال صلاح ندانسته به خاطر آن نفع کم، جامعه انسانى را دچار ضررهاى عظیم کند.
پس اگر چه اصل این سخن یعنى آرامش بخش بودن موسیقى براى اعصاب و روان مسلّم نیست، ولى بر فرض که چنین چیزى هم باشد، در برابر ضررهایى که براى جامعه بشرى دارد که به برخى از آن ها در بالا اشاره کردیم، ناچیز به حساب مى آید، مانند فایده ها و خاصیت هاى مواد مخدّر که در برابر ضربه هاى بزرگى که بر پیکر جامعه انسانى وارد کرده بدبختى هایى ایجاد مى کند، هیچ محسوب مى شود، افزون بر این که آرامش و اطمینانى که بر اثر ذکر خدا به دست مى آید، آرامشى عقلانى، آگاهانه و از روى معرفت به حقایق است و آرامش به دست آمده از موسیقى، آرامشى تخدیرى و بى خیالى و یک مرحله و حالتى از بى تفاوتى است و فاصله بین این دو بسیار است.
جهت مطالعه بیشتر می توانید به کتب زیر مراجعه نمایید
1) هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنائی، ایرانی قمی، اکبر، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1370
2) غنا، موسیقی، مختاری، رضا، نشر مرصاد، بی تا
3) غنا و موسیقی در فقه اسلامی، حسینیان، روح الله، نشر تهران، 1374.
4) موسیقی از نظر دین و دانش، جوهری زاده، محمدرضا، نشر تهران، مؤسسه مطبوعاتی اسلامی، بی تا
یا حق
نظر |
سوال: چرا بعضى اوقات دچار اشتباه و گناه مى شوم؟
علماى اخلاق مى گویند: منشا و انگیزه ى گناهان ، سه قوه است : قوه شهویّه، قوه غضبیّه، قوه وهمیّه .
قوه شهویّه ، انسان را به افراط در لذت خواهى نفسانى ، مى کشاند، که سرانجامش ، غرق شدن در فحشا و زشتى ها است .
قوهّ غضبیّه ، انسان را به ظلم، طغیان، آزار رسانى و تجاوز، وادار مى کند.
قوهّ وهمیّه ، برترى طلبى، انحصار جویى، تکبر و روح خودخواهى را در انسان زنده مى کند و او را به گناهان بزرگى وارد مى نماید.
به این مثال توجه کنید: آب ، در عین حال که مایه ى حیات تمامی جانداران از انسان، حیوان و گیاه مى باشد، اگر مهار نشود به صورت سیلابی جریان می یابد و باعث نابودی حیات بشر می شود ؛ بنابراین حتی این پدیده حیات بخش نیز نیاز به سد سازی و مهار دارد و در صورتی برای بشد مفید خواهد بود که به هنگام نیاز در کانال کنترل شده خاصی قرار گیرد و از دریچه مخصوصی، به مقدار نیاز، جریان یابد، در غیر این صورت طغیان می کند و دیوانه وار به باغ ها و کشتزارها و خانه ها سرازیر شده و همه را ویران خواهد ساخت.
در مورد انسان نیز، نیروى غضب براى دفاع و شهوت براى بقاى نسل لازم است ، ولى اگر این دو غریزه بر اثر افسار گسیختگى طغیان کنند، موجب بروز جنایات ویرانگر و انحرافات جنسى و بى عفتى خواهند شد.
در نتیجه اگر بخواهیم جامعه را از لوث گناه پاک سازیم ، و یا وجود خویش را از آلودگى گناه ، حفظ کنیم ، راهی جز کنترل و تعدیل غرایز و تمایلات نفسانى نداریم .
حل مشکل:
1- گناه شناسی: مبارزه مستقیم با گناه از طریق شناخت گناهان و تفکر در آثار و عواقب دنیوی و اخروی آنها.
2- گناه زدایی: مبارزه اساسی وغیر مستقیم با گناه از طریق مبارزه با زمینه های گناه و تقویت زمینه های صلاح.
در یک نگرش کلی و کلان می توان به این نتیجه رسید که زمینه گناه در انسان چیزی جز ضعف شناخت و اراده نیست.
اینک با طرح سوال های کوتاه و پاسخ آنها به گشودن راه کمک می نماییم.
1. چرا باید خودمان را بشناسیم؟ چون اگر استعداد بی نهایت و ارزش های وجودی خود را نشناسیم، هرگز حرکتی نخواهیم کرد، تمام حرکت تکاملی انسان بسته به نوع و عمق شناخت انسان نسبت به ارزشهای وجودی خود است.
2. چرا باید هستی را شناسایی نماییم؟ چون انسان خلاصه هستی است و با هماهنگ و همراه شدن با هستی و قرب به خدای هستی و رنگ خدایی گرفتن به کمال می رسد ، اگر هستی را نشناسد نمی داند چه باید کند به عبارت دیگر انسان قانون کمال را از هستی فرا می گیرد.
3. نقش دین در زندگی انسان چیست؟ آدمی با زبان هستی آشنا نیست و نیاز به مترجم دارد. دین ترجمان هستی است و به نحو بسیار ظریفی انسان را به رنگ هستی در می آورد. تمام دین در جهت به خدا رسیدن و قرب الهی برنامه ریزی شده است.
4. در نهایت دانستن سرنوشت انسان در حیات اخروی و معاد چه کمکی به انسان می کند؟ معاد و قیامت فردای زندگی انسان است ، فردایی که باید آن را بسازد و تا ابدیت در آن بماند، باید بداند ره سپار کدام وادی و مسافر کدام اقلیم وجود است ، باید برای فردای خود چه توشه ای فراهم کند و چه مقدار به کار و کوشش بپردازد. ببیند با چه کسی می خواهد همراه و همنشین شود از همین نشئه با او آشنا و همراه شود تا در قیامت با مشکل روبرو نگردد.
یکی از مهمترین مراحل خود سازی، رفع زمینه های گرایش به گناه است.
نقش ذکر و یاد خدا:
ذکر خدا آثار مثبت فراوانی دارد. «ذکر» از آن جهت که با ذاکر اتحاد وجودی می یابد و باعث حضور خداوند در دل و جان مومن است، موجب می شود که ذاکر خود را در محضر خدا حاضر ببیند، و از کمال قرب او بهره مند شود. در نتیجه بر محور حیا از بسیاری از افکار پلید و اخلاق زشت و اعمال نکوهیده احتراز می کند.
دستور العمل:
1- ترک زمینه گناه:
1-1. کنترل چشم: امام صادق(ع) فرمود: نظر دوختن تیرى مسموم از تیرهاى ابلیس است و چه بسا نگاهى که حسرت درازمدتى را (در دل) به ارث بگذارد» (سفینة البحار، شیخ عباسى قمى، ماده نظر) تا حد امکان انسان از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز نماید.
2-1. کنترل گوش: باید از شنیدنى هایى که ممکن است به حرام منجر شوند و زمینه ساز حرام هستند پرهیز شود. مانند موسیقى حرام، صداى شهوت انگیز نامحرم و... .
3-1. ترک هم نشینی با دوستان ناباب: دوستانى که باعث مى شوند انسان گناه را مزمزه کند، در واقع دشمن هستند و باید از آنها پرهیز کرد.
از امام سجاد(ع) نقل شده: حضرت از همراهى و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس را نهى فرموده: کذاب، گناهکار، بخیل، احمق و کسى که قطع رحم کرده است. (سفینة البحار، شیخ عباسى قمى، ماده صحب)
2- ترک فکر گناه:
ترک زمینه گناه سهم به سزایى در ترک فکر گناه دارد. سعی نمایید فکر گناه را به یاد خدای تبدیل نمایید.
3- اشتغال به برنامه شبانه روزى:
حتما باید شبانه روز خود را با برنامه ریزى صحیح و متناسب وضع روحى و جسمى خود پر کنید و هیچ ساعت بیکارى نداشته باشید تا نفس شما را مشغول کند. در اوقات بیکارى وسوسه هاى نفس و شیطان به سراغ انسان مى آید و او را به فکر گناه و سپس به خود گناه مى کشاند امیرالمؤمنین على(ع) فرمود: براستى و حقیقت که این نفس (انسانى) پیوسته و مرتب به بدى امر مى کند در نتیجه هر کس آن را به خود واگذارد (و به کارى نگمارد) نفس او را به سمت گناهان مى کشاند». (الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سرالاسراء، استاد على سعادت پرور، ج 1، ص 544، ح 4).
4- روزه گرفتن:
روزه گرفتن قواى حیوانى و شهوانى انسان را تضعیف مى کند اگر قواى شهوانى ضعیف گشت قهرا فکر گناه هم کم رنگ مى شود. امام جعفر صادق (ع) فرمودند: هرگاه شکم پر شود طغیان مى کند. (المحجة البیضاء، ملا محسن فیض کاشانى، ج 5، ص 150). مفهومش این است اگر شکم بر نشود طغیان نمى کند و بهترین قسم جوع و گرسنگى همان روزه گرفتن است.
تذکر این نکته بسیار ضرورى است که اولاً: روزه نباید براى بدن ضررى داشته باشد وگرنه شرعا حرام است. ثانیا: براى کارهاى روزمره مخل نباشد. ثالثا: اگر نه مضر بود ونه مخل فقط روزهاى دوشنبه و پنج شنبه باشد نه بیشتر، ولى در هر صورت اگر براى روزه گرفتن عذرى است مورد بعدى یعنى ورزش دو برابر شود.
5- ورزش:
هر روز ورزش لازم است البته آن ورزش هایى باشد که براى بدن ضررى ندارد مثل نرم دویدن و نرم طناب زدن و انجام حرکت هاى کششى و اگر براى روزه گرفتن عذرى هست زمان ورزشى دوبرابر شود مثلاً از بیست دقیقه به چهل دقیقه افزایش یابد.
چند توصیه:
یک) هیچ گناهی را کوچک نشمارید.
دو) در ابتدای روز با خدای متعال شرط کنید که گناه نکنید و در طول روز مراقب اعمال و رفتار خود باشید و در پایان روز از خویش حساب بکشید. اگر از عملکرد خویش راضی بودید، خدای را شکر گویید و در صورتی که راضی نبودید، بر خویش سخت بگیرید.
سه). بدانید که همواره در محضر خدای بزرگ هستید ، او بر شراشر وجود شما اشراف دارد و از ظاهر و باطن شما آگاه است.
چهار) از خداوند با دعا و نیایش استعانت و استمداد بجویید، زیرا که خود فرمود: اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود هیچ کدام به فضیلت و تزکیه روی نمی آوردید. (نور، آیه 21)
پنج) اعمال و عادات نیکو را جایگزین رفتار ناپسند نمایید; مانند شرکت دائمی در نماز جماعت، نماز شب و دعا.
قرآن کریم می فرماید: خوبی ها سرانجام میدان را بر بدی ها تنگ خواهد کرد و آنها را از بین خواهد برد. (هود، آیه 114)
شش) مطالعه پیرامون زندگی پارسایان و زاهدان و مطالعه کتب اخلاقی ر فراموش نکنید.
در این زمینه ر.ک:
1-گناه شناسی/ محسن قرائتی.
2-گناهان کبیره/ شهید دستغیب.
3- شهید دستغیب، قیامت و قرآن (تفسیر سوره طور).