گرایش کودک به پذیرش ارزش ها و دستورهای دینی تنها در سایة احساس شخصیت و ارزشمندی خود تحقق می یابد. بنابراین والدین و معلمان در موقعیت های مناسب تنها زمینه ساز و هدایتگرند. متأسفانه گاهی اوقات والدین و مربیان سعی می کنند مسائل دینی را در فرصتی کوتاه از طریق گفتاری مستقیم و با پند و اندرز و تذکرات مکرر، به کودکان منتقل و یا تحمیل کنند، در حالی که کودکان خود باید ارزش ها را دارا شوند، دلایل آن را بپذیرند و با میل آن را در صحنة عمل به کار گیرند، نه این که قواعد را به آن ها دیکته کرده و به اجبار بقبولانیم.
امام علی(ع) می فرماید: فإنّ القلب إذا اکره عمی؛ اگر دل به کاری مجبور شود، کور می شود. از این رو چه بسا فرزندان در خانه پدر و مادر که سلطه و اقتدار را می بینند، نماز می خوانند، ولی با تغییر موقعیت، آن را ترک می کنند، چون ارزش های دینی برای آنان درونی نشده است.
والدین باید در تعامل گروهی با احترام دو سویه، به تبادل اطلاعات و احساسات بپردازند و فضای دوستی را فراهم کرده و به آن ها فرصت و اجازه بحث و استدلال و سؤال کردن بدهند. هیچ ارزش و اعتقاد و اصولی را قبل از آن که زمینة لازم عاطفی و روانی آن برای کودک فراهم شود و یا خود به آن متمایل شده باشند، نباید به او تحمیل کرد.
از طرفی فرزندان بیش از آن که به گفتار والدین بیندیشند، به عملشان نگاه می کنند. پدر و مادر اگر به نماز اوّل وقت با رعایت آداب آن توجه کنند، عملاً انجام تکالیف مذهبی را به فرزندان خود آموزش داده اند. این روش به مراتب از آموزش زبانی مؤثرتر است. امام صادق(ع) می فرماید: "با غیر زبانتان (عملتان) مردم را به نیکی ها دعوت کنید.
نکته دیگر، استفاده از تشویق و ارزش گذاری است. البته تشویق به عنوان کمک انگیزه مطرح است، نه اصل انگیزه، یعنی باید فرزند بفهمد که عملش مورد توجه والدین است، ولی وابسته به تشویق نشود که اگر تشویقی نبود، عمل ترک شود. طبیعتا کودک هرچه بزرگ تر می شود، احساس نیاز او به تشویق کم تر می شود، ولی در اوایل لازم است اگر فرزند پسر است، برای او سجاده و تسبیح و وسایل مورد علاقه او را تهیه کنید اما اگر دختر است، چادر نماز با سجاد و همین طور وسایل خورد علاقه او را به عنوان جایزه تهیه کنید. در این جهت می توان از مربیان مدرسه کمک گرفت.