توبه کامل از این گناه همان ندامت و عزم بر انجام ندادن آن است.
امام على (ع) مىفرمایند: التوبة على اربعة دعائم.، توبه بر چهار رکن استوار است
1- پشیمانى قلبى 2- استغفار با زبان 3- عمل با اعضاء و جوارح (که عملاً از گناه دست بکشد و آنرا هرگز انجام ندهد) 4- عزم بر باز نگشتن به گناه (قلباً هم بر این عزم جازم باشد که به سمت گناه باز نگردد،(1).
اما اینکه چگونه این گناه حتى در خواب هم به سراغ شما نیاید باید گفت اولاً چون به چنین کارى عادت داشتهاید مدتى طول مىکشد تا از وجودتان رخت بر بندد.
ثانیاً، باید مراحل مربوط به ترک گناه شهوانى دقیقاً عمل کنید تا با مدد خداى رحمان بعد از مدتى آثار مطلوب آنرا در خود بیابید.
در این زمینه باید دو چیز را دقیقاً و حتماً بدون سهلانگارى عمل نمایید:
1- ترک زمینه گناه: این خود زیرمجموعهاى دارد که مهمترین آن عبارت است:
* ترک گناه چشم: دقیقاً باید مواظب چشم خود بود که مبادا به نامحرم و کلاً هر آنچه که شهوتانگیز است، نگاه شود. عن الصادق (ع): النظر سهم من سهام ابلیس مسموم و کم من نظرة اورثت حسرة طویله نظر دوختن تیرى مسموم از تیرهاى ابلیس است و چه بسا نگاهى که حسرت درازمدتى را (در دل) به ارث بگذارد،(2).
تردیدى نیست که خود ارضایى در رابطهاى مستقیم با چشم چرانى است و کسى که مىخواهد از این بیمارى مهلک نجات یابد بایستى در مرحله نخست چشم خود را که دروازه ورود شیطان است کنترل کنید.
* ترک گناه گوش: باید از کلیه شنیدنی هایى که حرام هستند پرهیز شود. نوار موسیقى باشد، صداى شهوتانگیز نامحرم باشد و.
* ترک مصاحبت با دوستان ناباب: دوستانى که باعث مىشوند انسان مزه گناه را مزمزه کند، در واقع دشمن هستند و باید از آنها پرهیز کرد.
از امام سجاد (ع) نقل شده: النهى عن مصاحبة خمسة و محادثتهم و مرافقتهم فى طریق و هم الکذاب والفاسق والبخیل والاحمق والقاطع لرحمه حضرت از همراهى و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس را نهى فرموده: کذاب، گناهکار، بخیل، احمق و کسى که قطع رحم کرده است،(3).
البته اینها از مهمترین زمینههاى گناه هستند که باید ترک شوند ولى کلاً هر چیزى که زمینه گناه را فراهم مىکندباید ترک شود.
2- ترک فکر گناه: ترک زمینه گناه سهم به سزایى در ترک فکر گناه دارد ازاینرو هر چه بیشتر و دقیقتر زمینه گناه ترک شود فکر گناه کمتر به سراغ انسان مىآید ولى علاوه بر آن، چند چیز جزء برنامه زندگى شود (حداقل تا وقتى که مجرد هستید):
* اشتغال به برنامه شبانهروزى: حتماً باید شبانهروز خود را با برنامهریزى صحیح و متناسب وضع روحى و جسمى خود پر کنید و هیچ ساعت بیکارى نداشته باشید تا نفس شما را مشغول کند. در اوقات بیکارى وسوسههاى نفس و شیطان به سراغ انسان مىآید و او را به فکر گناه و سپس به خود گناه مىکشاند قال امیرالمؤمنین على (ع): ان هذه النفس لامارة بالسوء، فمن اهملها، جمحت به الى المآثم براستى و حقیقت که این نفس (انسانى) پیوسته و مرتب به بدى امر مىکند در نتیجه هر کس آن را به خود واگذارد (و به کارى نگمارد) نفس او را به سمت گناهان مىکشاند،(4).
* روزه گرفتن: روزه گرفتن قواى حیوانى و شهوانى انسان را تضعیف مىکند اگر قواى شهوانى ضعیف گشت قهراً فکر گناه هم کمرنگ مىشود. عن ابى جعفر (ع) قال: «اذا شبع البطن طغى هرگاه شکم پر شود طغیان مىکند،(5). مفهومش این است اگر شکم بر نشود طغیان نمىکند و بهترین قسم جوع و گرسنگى همان روزه گرفتن است.
تذکر این نکته بسیار ضرورى است که اولاً: روزه نباید براى بدن ضررى داشته باشد وگرنه شرعاً حرام است. ثانیاً: براى کارهاى روزمره مخل نباشد. ثالثاً: اگر نه مضر بود ونه مخل فقط روزهاى دوشنبه و پنجشنبه باشد نه بیشتر ولى در هر صورت اگر براى روزه گرفتن عذرى است مورد بعدى یعنى ورزش دو برابر شود.
* ورزش: هر روز ورزش لازم است البته آن ورزشهایى باشد که براى بدن ضررى ندارد مثل نرم دویدن و نرم طناب زدن و انجام حرکتهاى کششى و اگر براى روزه گرفتن عذرى هست زمان ورزشى دوبرابر شود مثلاً از بیست دقیقه به چهل دقیقه افزایش یابد.
* فکر در مرگ: این یکى دیگر از چیزهاى بسیار مفید است که فکر گناه را یا از بین مىبرد و یا کم مىکند که این به شدت و ضعف فرو رفتن در فکر مرگ بستگى دارد اگر انسان با این واقعیت انس بگیرد و مردن را باور دل سازد نقشى سازنده و بالا برنده دارد. قال امیرالمؤمنین على (ع): اذکروا هادم اللذات و منغص الشهوات و داعى الشتات یاد کنید (مرگ را) درهم کوبنده لذات را و تیره و تلخ کننده شهوات را و دعوت کننده جدایىها را،(6).
یاد مرگ دل را از تعلق به شهوات جدا مىسازد و انسان را از گناه و فکر گناه باز مىدارد آنچه که بسیار مهم است این است که اولاً این فکر هر روز و مستدام باشد اگر شبانهروزى نیمساعت باشد کافى است ثانیاً در مکان خلوتى باشد مخصوصاً اگر آن مکان خلوت خود محیط قبرستان باشد به هر گونه که این فکر در مرگ با جان عجین شود و باور دل گردد بسیار مطلوب است مثلاً یکى از کیفیتهاى فکر در مرگ را یکى از بزرگان چنین مىفرمود: تمام خاطرات تلخ و شیرین گذشته را در حد امکان مثل یک فیلم از ذهن بگذراند و به خود بباوراند که همه اینها گذشت و چند روز باقى مانده عمر هم مىگذرد لحظات جان دادن، وقتى که خویشان و نزدیکان را رها مىسازد و از تمام تلخ و شیرینىها وداع مىکند و. همه و همه را به خوبى تأمل کند تا دل بلرزند و چشم بگرید.
سخن آخر این است که این دستورات وقتى نتیجه مىبخشد که هر چه دقیقتر به آن عمل شود زمان نتیجه آن بستگى به شرایط و خصوصیات افراد دارد، ازاینرو پىگیر زمان نتیجه نباید بود فقط هم و غمّ صرف عمل به دستورات شود.
کتب زیر سفارش مىشود: 1- نردبان آسمان (دروس اخلاق حضرت آیت الله بهاءالدینى)، تدوین و ویرایش: اکبر اسدى 2- سلوک معنوى، تدوین و ویرایش: آقاى اکبر اسدى 3- خودشناسى براى خودسازى، محمد تقى مصباح یزدى معناى مطالعه این کتب عمل کردن به آن از آغاز تا پایان نیست بلکه براى عمل به دستورالعملهاى اخلاقى تربیتى لازم است که باید با علماى بزرگ اخلاق یا همین نهاد نمایندگى مشورت شود.
اما پیامدهاى آن عمل شامل امور زیر مىباشد: 1- ضعف و تحلیل قواى جسمانى، 2- ضعف بینایى، 3- آسیبپذیرى در برابر بیمارىها، 4- ناتوانى جنسى و تولید مثل، 5- آسیب مراکز عصبى و غدد، 6- کمخونى، 7- اختلال در خواب و کمخوابى، 8- سردرد و سرگیجه، 9- مشکلات گوارشى، 10- ضعف حافظه، 11- ناتوانى در تمرکز حواس، 12- افسردگى، 13- اضطراب، 14- یأس از زندگى، 15- انزواى اجتماعى و افت تحصیلى.
راههاى درمان: 1- از تنها بودن اجتناب کنند.
2- هیچگاه بیکار نباشند و براى اوقات فراغت خود برنامه داشته باشند.
3- افکار جنسى را به ذهن خود راه ندهند
4- هرگز شکم خود را از غذا پر نکنند
5- تا از فرط بىخوابى در تنگنا قرار نگرفتهاند به رختخواب نروند
6- رفتارها، عکسها و فیلمهاى تحریکآمیز را مشاهده نکنند
7- از خوردن غذاهاى تحریککننده و شهوتزا پرهیز کنند
8- پیامدهاى منفى آن را همیشه به خود تلقین کنند
9- لباس تنگ نپوشند
10- هرگز به رو نخوابند
(2) (سفینةالبحار، شیخ عباسى قمى، ماده نظر)
(3) (همان، ماده صحب)
(4) (الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سرالاسراء، استاد على سعادتپرور، ج 1، ص 544، ح 4)
(5) (المحجةالبیضاء، ملا محسن فیض کاشانى، ج 5، ص 150)
(6) (الغرر والدرر، باب الموت، به نقل از سرالاسراء، استاد على سعادتپرور، ج 2، ص 159)
نظر بدهید |
نظرتان در مورد ازدواج هایی که از طریق چت یا اینترنت با هم آشنا می شوند چیست؟
اگرچت یا اینترنت تنها نقش واسطه را داشته باشد و سپس از راه طبیعی و با تحقیقات کامل شناخت واقعی از هم حاصل گردد اشکالی ندارد . ولی معمولا این ارتباط ها بر اساس احساسات صورت می گیرد و با توجه به شرایط خاص دوران جوانی، بسیاری از این عشقها منشأ شهوانی دارد و جزء عشق های پایدار و حقیقی محسوب نمی شود، بلکه عشقهای مجازی است.
بنابراین بهتر است بجای کلمه عشق کلمه علاقه بکار ببریم . در علاقه افراطی انسان قدرت انتخاب خود را از دست می دهد یعنی فقط یک گزینه دارد و آن فرد یا شیء است که به شدت به آن علاقه مند شده است و چشم و گوش او را پر کرده است و به هیچ کس و هیچ چیز دیگر نمی تواند فکر کند. لذا دیگر انتخابی برای او وجود ندارد بلکه همه تلاش او این است که به این فرد یا شیء مورد علاقه برسد. معیار دیگر برای تشخیص این است که علاقه افراطی موجب می شود که انسان قدرت واقع بینی و ارزیابی خود را از دست بدهد و دیگر نتواند مقایسه کند عیب ها و کاستی ها را نمی بیند اما افرادی که علاقه آنها عاقلانه است و پشتوانه فکری و منطقی دارد، اولا این علاقه باعث نمی شود که نتوانند انتخاب کنند بلکه بر خلاف اینکه علاقه دارند دست به تحقیق می زنند و در صورتی که عیوب اساسی و نقص های غیر قابل جبرانی را مشاهده کنند از علاقه آنها کاسته می شود و به این نتیجه می رسد که چنین فرد یا شیء را انتخاب نکنند و یا اگر انتخاب می کنند به این عیوب توجه دارند و برخلاف داشتن باز هم ترجیح میدهند این فرد را انتخاب کنند، زیرا ارزیابی و مقایسه می کنند و در یک محاسبه دقیق به این نتیجه می رسند که اگر این فرد عیوبی دارد جنبه های مثبتی نیز دارد که این جنبه های مثبت اهمیت بیشتری دارد در نتیجه مرجحی می شود برای انتخاب او.
طبیعی است افرادی که بر اساس تحقیق، آگاهی و شناخت و ارزیابی دست به انتخاب زده اند و علاقه آنها همراه با آگاهی بوده است امکان و احتمال پایداری علاقه آنها به یکدیگر بیشتر خواهد بود ولی افرادی که با یک نگاه یا با یک حرف عاشق شده اند و چشم بسته تحت تأثیر علاقه شدید خود قرار گرفته اند از عنصر آگاهی کمترین بهره را برده اند و معلوم نیست این علاقه پایدار بماند چه بسا بعد از این که به وصال خود رسیدند و آتش شهوت آنها با ارضاء موقت فرو نشست تازه چشم باز می کنند و واقعیت ها را می بینند و چه بسا آن علاقه پایدار نماند.
بنابراین علاقه ای که بر اساس شهوت و غرایز جنسی شکل بگیرد از زمره علاقه هائی است که نمی توان روی آن حساب باز کرد و امید به پایداری آن داشت. ممکن است پایدار باشد و ممکن است عمر آن به اندازه عمر ارضاء غرایز جنسی باشد یعنی موقتی و ناپایدار. اما علاقه هائی که بر اساس آگاهی از ویژگی های آن باشد و واقع بینانه باشد احتمال پایداری آن بیشتر خواهد بود.
پسر ودختر قبل از اینکه همدیگر را کاملاً بشناسند و درباره اخلاق، افکار و خانوادههاى یکدیگر فکر کنند و نیز از نظرات خانوادههایشان با خبر شوند، نباید رابطه عاشقانه داشته باشند تا بهتر بتوانند عیبها و نقصهاى یکدیگر را تشخیص دهند و تصمیمشان براى ازدواج، از روى احساس نباشد. ولى اگر این نکته را رعایت نکنند و قبل از ازدواج رابطه عاطفى شدیدى با هم داشته باشند، بعد از اینکه ازدواج کردند و به اخلاق واقعى یکدیگر آگاه شدند، ممکن است احساس شکست کنند و از کرده خود پشیمان شوند.
ازدواج موقت و شبهات مربوط به آن و علت عدم پذیرش آن در جامعه چیست؟
پاسخ:
یکی از دلایل حقانیّت و استواری آیین اسلام، جامعیّت این آیین است که در تمام موضوعاتِ مربوط به زندگی مادی و معنوی بشر، سخن گفته است؛ و برای جامعة انسانی تا روز رستاخیز برنامه ارائه کرده است. از جملة این موضوعات، نظام حقوق خانواده است؛ روزگاری که حقوق خانوادگی، زیر پا گذاشته شده بود، اسلام یک برنامة عظیم و شگفت انگیزی به اجتماع بشری عرضه کرد.[1] خدای حکیم برای حفظ بنیان خانواده و حفظ اجتماع از انحرافات اخلاقی و به جهت مصلحت ها و حکمت هایی که در ازدواج وجود دارد، در شرایط خاصی ازدواج مجدد را تشریع کرده است. در این پاسخ مختصر، ابتدا اشاره ای کوتاه به ازدواج مجدّد به صورت دائم، خواهیم کرد و سپس ازدواج موقّت را شرح خواهیم داد. حکمت در تشریع تعدّد زوجات
خداوند در قرآن کریم می فرماید: «با زنان پاک (دیگر) ازدواج نمایید، دو یا سه چهار همسر، و اگر می ترسید عدالت را (دربارة همسران متعدّد) رعایت نکنید، تنها یک همسر بگیرید»[2].
بنابراین برای تشریع این ازدواج، آیاتی در قرآن آمده است و سیرة معصومین و اجماع مسلمانان و روایاتی از اهل بیت _ علیهم السلام _ است که بیانگر این حقیقت است که در اسلام تعدد زوجات برای مرد مجاز و مورد تأیید است.[3] لذا برای جلوگیری از انحرافاتِ اخلاقی و جنسی در اجتماع و نیز ایجاد آرامش روحی و روانی و آسایش برای زنان بی سرپرست و بر طرف کردن نیازهای طبیعی آنان، ازدواج مجدّد با توجه به شرائط آن تجویز شده است.
عوامل تعدّد زوجات
1. وجود دوران عادت ماهانه، ایّام بارداری
2. طولانی تر بودن عمر زنان از عمر مردان (به دلایل گوناگون)
3. فزونی عدد زنان بر مردان. این به خاطر آن است که تلفات و مرگ در مردان بیشتر از زنان است و دیگر اینکه مقاومت زنان در برابر بیماری ها، بیشتر از مردان است (این مهمترین علّت است).[4]
شرایط تعدّد زوجات
1. وجود قدرت جسمی و سلامت روح و جسم
2. قدرت و توان مالی و عاطفی مناسب
3. توانِ برقراری عدالت همه جانبه.
از طرف دیگر در تعداد آن نیز اسلام مرد را محدود کرده است که بیشتر از 4 زن نمی تواند انتخاب کند. دین مبین اسلام با توجه به این نیازهای طبیعی در انسان و با توجه به عوامل و ضرورت های اجتماعی، در شرایط خاصّی، تعدّد زوجات را تنها راه منطقی و معقول برای انسان ها می داند.
پاسخ به چند سؤال
س:آیا تک همسری بهتر از چند همسری نیست؟ آیا در تک همسری زندگی بهتر و باصفاتر و بادوام تر نمی شود؟
ج: در اینکه تک همسری بهتر است، تردیدی وجود ندارد. روح زندگی زناشویی وحدت و اختصاص است ولی به جهت ضرورت ها و نیازهای اجتماعی است که برای تأمین مصالح اجتماع، الزاماً تعدّد زوجات مجاز شمرده می شود اگر تعدّد زواجات با شرایطِ کامل بخواهد عملی شود، تنها ده درصد از مردان (واجد شرایط) چند همسر خواهند داشت.[5]
س: آیا تعدّد زوجات، همان تشکیل حرمسرا نیست؟
ج: تعدّد زوجات کاملاً با تشکیل حرمسرا متفاوت است. این نوع ازدواج های مجدّد، هم از کیفیّت محدود است و هم از لحاظ کیفیّت تمام شرایط تک همسری را داراست و باید در بین زنان عدالت برقرار باشد. برخلاف حرمسرا داری که هیچ ضابطه و قانونی جزء هوسرانی خلیفه یا سلطانی، نداشته است.[6]
س: آیا تعدّد زوجات از حقوق مرد است یا زن؟
ج: با توجه به اینکه مهمترین علّت در رواج تعدّد زوجات، زیادی عددِ زنانِ آماده برای ازدواج بر عدد مردان است، روشن می شود که این ازدواج، یکی از حقوق مسلّم و حق طبیعی زن است نه مرد. و برای مرد تنها یک وظیفه و تکلیف است که برای ایفای حق زن، به این تکلیف تن می دهد.[7] البته اسلام اجازه نمی دهد هر مردی و با هر شرایطی به ازدواج اقدام کند.
ازدواج موقت
«متعه» و به تعبیر برخی کتب فقهی و قانون مدنی، «نکاح منقطع»، یا چنان که امروز مصطلح شده، «ازدواج موقت» یا به تعبیر عامّه مردم، «صیغه» از ابتدای ظهورِ اسلام، امری مشروع بوده است.[8]
تعریف ازدواج موقت
ازدواجی که برای مدّت معیّن و با مهریة مشخص واقع می شود و با تمام شدن مدّت و زمان آن، بدون نیاز به طلاق از هم جدا می شوند.
احکام دیگری که در این ازدواج وجود دارد به قرار زیر است:
1. در این ازدواج، زن از مرد ارث نمی برد، مگر آن که در ضمن عقد شرط ارث شود.
2. اگر مهریه ذکر نشود، عقد باطل است.
3. در صورت همبستر شدن، بعد از تمام شدن مدّت آن باید عدّه نگه دارد (45 روز).
4. اگر شوهر در آن زمان، وفات کند باید عدّة وفات نیز نگه دارد (چهار ماه و ده روز).
تذکر: مورد سوم و چهارم با ازدواج دائم مشترک است.
5. فرزندانی که از این ازدواج به وجود آیند، از نظر نسب وارث با فرزندانِ ازدواج دائمی فرقی ندارند.
6. زن حق مطالبة نفقه ندارد مگر آنکه در ضمن عقد شرط کرده باشد.[9]
حکمت تشریع ازدواج موقت
خداوند در قرآن کریم می فرماید: «و زنانی را که متعه (ازدواج موقت) می کنید، واجب است مَهر آنها را بپردازید. و گناهی بر شما نیست در آنچه بعد از تعیین مَهر، با یکدیگر توافق کرده اید»[10].
اگر یک جامعه ای گرفتار مشکلات زیر شود، چه راه حلّی برای آنها مناسب ترین گزینه است؟
در جامعه ای که بیشتر جوانان آن دارای امکانات و شرایط ازدواج دائم آن را ندارند، در مسافرت ها و مأموریت های طولانی که باعث دوری مردان از همسران خود می شود، گرفتاری و مشکلات زنان در دوران مریضی، عادات ماهانه، بیشتر ایّام بارداری و ... ، طولانی بودن ایّام تحصیلات برای دانشجویانی که توان ازدواج دائم را ندارند، وجود زنان بیوه و بی سرپرست و دارای فرزند در اجتماع و ده ها مشکل دیگر که جوامع امروزی با آنها دست و پنجه نرم می کنند.
این گروه ها، چگونه با غرایز جنسی و عاطفی خود مقابله کنند؟
راه اول: این است که از داروهای کشندة غریزة جنسی استفاده کنند.
راه دوم: رهبانیّت و ریاضت طلبی.
راه سوم: بی بندوباری و فحشا.
راه چهارم: ازدواج موقّت.
اسلام هیچ کدام از این سه راه اول را معقول و منطقی نمی داند و می گوید که نیازهای طبیعی باید به صورت طبیعی و مشروع بر طرف شود. و چارة کار را در ازدواج موقّت می داند.[11]
امام صادق _ علیه السلام _ فرموده اند: «خداوند حکیم تمام چیزهایی که انسان را مست می کند، بر مؤمنان حرام کرد و در عوض آن، ازدواجِ موقّت را مشروع و مباح ساخته است»[12].
در فضیلت این ازدواج، امام صادق _ علیه السلام _ می فرماید: «هر کس به این سنّت الهی عمل کند و آن گاه غسل نماید، خداوند از هر قطرة آبِ غسلش، هفتاد ملائکه می آفریند تا برای او استغفار نمایند تا روز رستاخیز، و برای کسانی که منکر متعه هستند تا روز قیامت، لعنت کنند»[13].
عمر و تحریم متعه
در کتاب صحیح مسلم (از کتب اهل سنّت) آمده است که عمر در بالای منبر خطاب به مردم گفت: چند چیز در زمان پیامبر _ صلّی الله علیه و آله _ حلال بود که من آنها را حرام می نمایم و مرتکبین آنها را کیفر می کنم:
ازدواج موقّت ، حجّ تمتّع ، جملة «حیّ علی خیر العمل» در اذان و اقامه.
حضرت امیرالمؤمنین علی _ علیه السلام _ فرموده اند: «اگر عمر ازدواج موقّت را ممنوع نمی کرد، جز انسان های شقّی و بی شرافت، کسی زنا نمی کرد»[14].
نهی خلیفة دوم، یک نهی سیاسی بود و نه شرعی و قانونی. برای آگاهی بیشتر به کتاب سیری در مسائل خانواده مراجعه کنید.
پاسخ به شبهات
1. آیا تشریع ازدواج موقت برای تأمین هوسرانی است؟
یکی از اصول مسلّم اسلام، مبارزه با هواپرستی و شهوت پرستی است. در اسلام کسی که دنبال هوسرانی باشد ملعون و مورد نفرت خداوند است. از طرف دیگر ریاضت و رهبانیّت در اسلام مردود است و بی بندوباری و انحرافات جنسی نیز حرام است. این ازدواج در شرایط ضروری و به جهت تأمین مصالح اجتماع است. از طرف دیگر بنابر ممنوعیّت خلیفة دوم، این سنّت اسلامی متروک شد. ائمّه _ علیهم السلام _ برای اینکه این سنّت فراموش نشود، برخی را تشویق به این امر می کردند. اینجا بود که یک مصلحت و حکمت ثانوی با حکمت اولی تشریع نکاح منقطع توأم شد. و آن احیاء یک سنّت متروکه است. و گاه که ائمّه مردان متأهل را از این کار منع می کردند به اعتبار حکمت اولی این قانون است.[15]
امام کاظم _ علیه السلام _ : «این کار برای کسی رواست که خداوند او را با داشتن همسری از این کار بی نیاز نکرده است. امّا کسی که دارای همسر است، فقط هنگامی می تواند دست به این کار بزند که دسترس به همسر خود نداشته باشد»[16].
2. آیا نیازهای زن در ازدواج موقّت تأمین می شود؟
نیازهای زن
زن نیازهای عاطفی _ روانی همچون نیاز به عشق، نیاز تأیید و توجه اجتماعی، نیاز به داشتن فرزند، نیاز اقتصادی و ... دارد.
دختران و زنانی که در پی کسب عشق و فداکاری، کسب تعهّد و مسئولیت فرد دیگری در زندگی مشترک، ایجاد سرپناه و تکیه گاه مطمئنِ روحی _ عاطفی هستند و دست به ازدواج موقت می زنند، بدانند که با این ازدواج، تمام آن نیازها بر طرف نمی شود. و پس از اتمام زمان آن، دچار یأس، ناکامی و نابسامانی روحی و روانی می شوند.[17] زیرا ازدواج برای زن پیوندی بالاتر از شهوت و نیاز جنسی است. پیوندی سرشار از عشق و فداکاری و صمیمیّت واقعی و محبت قلبی است. مادر شدن با عظمت ترین، زیباترین و هنرمندانه ترین رویداد در زندگی یک زن است، و این نیاز معمولاً در ازدواج موقت قابل تأمین نیست. بنابراین اصل در ازدواج، دائم بودن است؛ چون در آن همة نیازهای مرد و زن تأمین می شود و ازدواج موقت در زمان های خاص و شرایط معینی برای افراد معینی ضرورت پیدا می کند.
زن هایی که ازدواج موقت کرده اند دلایل خود را در یک تحقیق اینگونه بیان کردند:
28 درصد به دلیل اقتصادی ، 8/58 درصد دلیل عاطفی و روانی، تنهایی و خانوادگی ، 2/13 درصد دلیل جنسی.[18]
بنابراین باید ازدواج موقت در قالب یک فرهنگ درآید و شرایط آن برای افراد تبیین شود و شبهات مربوط به آن جواب گفته شود و توسط کارشناس دین و روان شناس آسیب شناسی آن مشخص شود و این نیاز زمان و همکاری سازمان هایی مثل وزارت فرهنگ و ارشاد، رسانه ها و ... دارد.
مشکلاتی که در این ازدواج متوجه زنان است:
1. صاحب فرزند شدن بزرگترین مشکل زنان متعه می باشد.
2. زنان، کاملاً نگاه عاطفی و روانی در این ازدواج دارند و برخورد احساسی و هیجانی با این موضوع دارند. و وقتی که مدّت آن تمام می شود، مبتلا به یأس و ناکامی و افسردگی می شوند. البته این مشکل بیشتر در زنان زیر 40 سال است.
3. نگاه منفی جامعه به این نوع ازدواج. به جهت همین نگرش منفی، این ازدواج غالباً مخفیانه انجام می شود و این ایجاد ترس، اضطراب و نگرانی می کند. برای رفع این مشکل باید زمینه سازی و بسترسازی فرهنگی، اجتماعی شود.
4. عدم ثبت قانونی صیغه از طرف خیلی ها، که به تبع آن، اثبات همسری از سوی طرفین مشکل است.
اسلام و توصیه هایش به زن و مرد
الف) توصیه های مهم به زنانی که قصد ازدواج موقت دارند:
1. خود و مجموع نیازهایشان را به خوبی بشناسند و نیز راه های تأمین آنها را بررسی کنند.
2. ازدواج موقت را با تمام شرایط، ویژگی ها و پیامدها و آثارش، شناخته و میزان اثرگذاری آنها را بر زندگی خود دریابند.
3. به این ازدواج به عنوان یک اصل و باور دینی اعتقاد داشته باشند و به اصول آن متعهّد باشند.
4. عدّه (45 روز) را بعد از تمام شدن مدّت ازدواج _ در صورت همبستری _ رعایت کنند.
5. مردی که از آنها تقاضای ازدواج موقت می کند، کاملاً بشناسند و انگیزه های او را از این ازدواج بدانند.
6. این اقدام را قانوناً ثبت نمایند و از پیامدهای تلخ عدم ثبت قانونی جلوگیری کنند.
7. با فکر اینکه بعد از این ازدواج، آن را به ازدواج دائم تبدیل کنند، اقدام به این کار نکنند.
8. ارزش، منزلت، شخصیت، عزّت نفس خود را حفظ کنند.
ب) توصیه به مردان:
1. به قصد شهوترانی اقدام به ازدواج موقت نکنند.
2. حقوق همسران دائمی خود را تضییع نکنند.
3. به عنوان یک عمل همیشگی و دائمی و در همه جا انجام ندهند که مداوم بودن آن اعتیاد می آورد.
4. برای پیروی از فرمان الهی و سنّت اسلامی اقدام به این ازدواج کنند.
5. اقدام این ازدواج برای شکستن ممنوعیت آن توسط اهل سنّت باشد.
6. برای احسان به محرومین و ایجاد پناهگاه امن و آرامش برای زنان بی سرپرست باشد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تحلیلی بر روان شناسی زن در ازدواج موقت، طلعت رافعی، نشر دانژه ، چاپ اول، 1382.
2. سیری در مسائل خانواده، حبیب الله طاهری، بین الملل، چاپ اول، 1381.
3. نظام حقوق زن در اسلام، مرتضی مطهری، صدرا، چاپ چهاردهم، 1369.
------------ --------- --
[1] . بابازاده، علی اکبر، مسائل ازدواج و حقوق خانواده، بدر، چاپ چهارم، 1378، ص 7.
[2] . نساء/3، ترجمة مکارم.
[3] . طاهری، حبیب الله، سیری در مسائل خانواده، بین الملل، چاپ اول، 1381، ص 166.
[4] . مسائل ازدواج و حقوق خانواده، ص 170.
[5] . سیری در مسائل خانواده، ص 174.
[6] . همان، ص 175.
[7] . همان، ص 172.
[8] . زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش، ترجمة ملیحه مغازه ای، نشر نی، چاپ اول، 1380، ص 35.
[9] . سیری در مسائل خانواده، ص 195.
[10] . نساء/24، ترجمة مکارم.
[11] . بابازاده، علی اکبر، مسائل ازدواج و حقوق خانواده، ص 178.
[12] . همان، ص 179.
[13] . همان، ص 184.
[14] . همان.
[15] . مطهری، مرتضی، مجموعة آثار، نظام حقوقی زن در اسلام، صدرا، چاپ دوم، 1379، ج 19، ص 82.
[16] . همان.
[17] . رافعی، طلعت، تحلیلی بر روان شناسی زن در ازدواج موقت، نشر دانژه، چاپ اول، 1382، ص 31.
[18] . همان، ص 50.